تفاوت بین طرفداران فوتبال انگلیسی و اسکاتلندی را می توان در یک نظر یک خطی در یک ویدیو خلاصه کرد.
شب گذشته، در حالی که هواداران انگلیس در آستانه درگیری خود با دانمارک در یورو 2024 جشن گرفتند، یک هوادار آلمانی از دیوار کنار یک فواره بالا رفت و پرچمی را بیرون آورد.
پسر جوان شاید فکر میکرد که هزاران انگلیسی این حرکت را به شوخی میگرفتند، اما بهزودی مجبور شد از آنجا که بطریها و اشیاء دیگر به سمت او پرتاب میشد، پناه بگیرد.
جمعیت در حالی که او فرار می کرد، شعار می دادند: «وای، وای».
من ویدیویی از این صحنه دریافت کردم و آن را در TikTok قرار دادم و از کاربران پرسیدم: “او شجاع بود یا احمق؟”
واکنشها متفاوت بود، برخی این واکنش را تحریکآمیز و برخی دیگر غیرمنصفانه میدانستند.
اما یک نظر به طور خاص برای من جالب بود: “ما اینجا هستیم تا برنده شویم، نه برای “دوست” پیدا کردن.
تعجب کردم که چرا هواداران باید این نگرش را داشته باشند؟ مطمئناً بازیکنان مجبور نیستند سازش کنند، اما به ندرت پیش می آید که داشتن هواداران خوب به یک تیم ملی آسیب برساند.
دلیل این بیانیه پس از گذراندن دو روز با هواداران اسکاتلندی قبل از آن شب جالبتر بود. با ارتش تارتان، رویکرد را می توان با خیال راحت دقیقاً برعکس توصیف کرد.
این همان چیزی است که این دو گروه را از هم جدا می کند. اگرچه جمع کردن همه طرفداران انگلیس کاملاً اشتباه است، اما به سرعت متوجه می شوید که نگرش غالب این است: “ما برایمان مهم نیست که شما در مورد ما چه فکر می کنید.”
تا زمانی که قوانین را رعایت کنید خوب است. وقتی دیشب جمعیت در فرانکفورت ویندالو و شیرین کارولین را دور زدند، حال و هوا به خوبی همه طرفداران بود.
آلمانی ها مجذوب این تماشایی شدند و به شادی مستی پیوستند.
مشکل اینجاست که همیشه تندی وجود داشت و علاوه بر اکثریت مسالمت جو، هوادارانی هم بودند که در اولین فرصت مشت و آبجو می انداختند و آهنگ های بی احترامی می خواندند.
و در حالی که منصفانه است که بگوییم این اقلیت در هر گروهی وجود دارد، فرهنگ عمومی بیتفاوتی نسبت به عقاید دیگران، کسانی را که با آنها موافق نیستند، به استدلال نمیآورد، یا کار را برای کسانی که میخواهند صحبت کنند، دشوار میسازد.
هر شبی که با انگلیس میگذراندم، مردم را میدیدم که با مشت به صورتشان میکوبیدند، با هم روبرو میشدند و عموماً رفتاری نفرتانگیز داشتند.
بیشتر اوقات این یک مناقشه داخلی است و اگر به خوبی نظارت شود – همانطور که در آلمان بوده – تأثیر محدودی دارد.
اما تضاد با اسکاتلندی ها نمی توانست بیشتر از این باشد.
در دو روزی که با اسکاتلندی ها گذراندم، شاهد یک دعوا و حتی مشاجره نبودم.
طرفداران زیادی وجود داشتند که در تمام مدتی که من آنها را دیدم کاملا مست بودند، اما هرگز مغرور نشدند.
چرا؟ یکی از دلایل آن این است که هواداران با تماشای بازی های تیم ملی وفاداری باشگاه خود را در خانه ترک می کنند.
در گلزنکرخن، هواداران نیوکاسل یونایتد و ساندرلند همچنان میخواستند با هم مبارزه کنند، اما در کلن حتی نمیدانستید که کسی طرفدار رنجرز یا سلتیک است.
من مسابقات فوتبال زیادی را در اسکاتلند دیدهام و میتوانم به هر کسی که ممکن است شک داشته باشد اطمینان دهم: دلیلش این نیست که شدت رقابتها کمتر است.
سمی ترین جو و خشونت طرفدارانی که تا به حال تجربه کرده ام در ادینبورگ و گلاسکو بوده است.
اما ارتش تارتان فرهنگ متفاوتی دارد.
آنها به اندازه انگلیسی ها می نوشند، احتمالاً بیشتر، اما بیشتر طرفداران به نحوه دید مردم اهمیت می دهند.
می توان استدلال کرد که این به این دلیل است که آنها در گذشته تیم ضعیف تری داشته اند که به ندرت واجد شرایط بوده است و شاید این یک عامل باشد.
اما اگر هواداران انگلیس کمی بیشتر تلاش می کردند تا بدون فدا کردن اراده خود برای پیروزی، دوست پیدا کنند، برای همه بهتر بود.