در یک سخنرانی در ماه می، استارمر در مورد چالش های پیش رو هوشیار بود و قول داد “کشور را در اولویت قرار دهد و حزب را در درجه دوم قرار دهد.”
شما نمی توانید اعتماد و احترام را با سیاست اعتراضی بازگردانید. با ترفند و حرکات نمی توان کشور ما را جلو برد. و شما واقعاً نمی توانید به کشور خدمت کنید اگر فقط آنچه را که مناسب شماست انجام دهید. به همین دلیل حزب کارگر را تغییر دادم. ما اینگونه به مردم بریتانیا خدمت می کنیم.»
بسیاری از دستاوردهای آتلی امروزه برای جامعه بریتانیا بنیادی باقی مانده است – از ایجاد دولت رفاه و NHS تا استقلال هند و امضای پیمان ناتو در سال 1949.
استارمر اولین مردی بود که اکثریت پارلمانی حزب کارگر را به دست آورد و به نظر می رسد به اندازه آتلی که با چالش های عظیم پس از جنگ کشور دست و پنجه نرم می کرد به ایجاد جامعه ای بهتر متعهد باشد.
اما راه او آسان نخواهد بود. 27 سال از پیروزی حزب کارگر در انتخابات عمومی از سوی مخالفان می گذرد و استارمر اکنون با یک گروه پارلمانی روبرو خواهد شد که اکثریت نمایندگان حزب کارگر، از جمله او، هیچ تجربه ای از دولت ندارند.
در حال بارگذاری است
امروزه، مانند استرالیا، مشکل فقدان انضباط به بحث در مجلس عوام محدود نمی شود.
در عوض، برخی از نمایندگان حزب کارگر تمایل دارند از رسانه های اجتماعی به عنوان پلت فرم های ضرب المثل خود استفاده کنند. همانطور که استارمر در پی درگیری اسرائیل و غزه کشف کرد، حفظ نظم و انضباط حزبی زمانی که مجبور به برگزاری آرای غیرمحبوب در میان اعضایش می شود دشوار است.
شاید مهمتر از آن، حزب کارگر تحت رهبری استارمر از توسعه یک برنامه شفاف دولتی خودداری می کند.
هنوز شکاف های قابل توجهی در دستور کار سیاسی استارمر وجود دارد. او قول داده است که «یک بار برای همیشه» از پتانسیل های بکر فراتر رفته و تولید ثروت و رشد اقتصادی را در مرکز مانیفست حزب کارگر قرار دهد.
اما پاسخ به بحران در بخش اجتماعی چیست؟ حزب کارگر چگونه برای مقابله با رکود دستمزدها در دراز مدت برنامه ریزی می کند؟
فرصتهای تغییر اساسی نادر است و نباید از دست داد. آتلی در سال 1945 از این فرصت استفاده کرد. استارمر باید هشت دهه بعد همین کار را انجام دهد.
پس از 14 سال هرج و مرج، او ممکن است مهلت کوتاهی بگیرد. اما چالش های او آنقدر دلهره آور هستند که ماه عسل آنقدر که او دوست دارد دوام نخواهد آورد.